من خودمم!

ساخت وبلاگ
شنیدین میگن تخم مرغ دزد شتر دزد میشه؟بله و شنیدین که میگن خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج؟بله اینجوریاست .وقتی بااااب یه کاری رو باز میکنین گارانتی نداره که کجا بشه جمعش کرد.حتی اگر یک فکر و باور باشه ریختن یه تابو یا باور یا عدم باور به یه ارزش(چه واقعی چه فیک)فقط این وسطا که دارین دیوارتونو میچینین و فکر میکنین دارین صاف میچینین اگر چه صاف بره یا تا ثریا کج بره حواستون باشه یه آدمایی به شما وصلن که مسیر زندگی اونا رو هم کج و صاف میکنین!!! من خودمم!...
ما را در سایت من خودمم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9man-haal-ayande7 بازدید : 39 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1402 ساعت: 20:37

سلامدوباره درگیرم .درگیر کارهام.کارهایی از جنسی تازه . دارم سعییی میکنم به خودم توجه کنم به خودم اهمیت بدم . (هنوز برای کار رو اضافه وزنم پخته نشدم ولی!)این ترم ترم آخر روان شناسیه و 7 ترمه تموم میکنم البته به شرطی که همه رو پاس بشم و بتونم پروژه امو تموم کنم . به حول و قوه الهی امروز موضوعم تازه نهایی شد !( خدا قوت واقعا)دارم میپذیرم ADHD امو و محدودیت هاش رو و سایر محدودیت هایی که نقش مادری همسری فرزندی عروسی و انسانی در این کالبد بهم میده .حالا پذیرش پذیرشم که نه ولی دارم حداقل آگاه میشم بهش که نمیتونم مثل همکلاسی های متولد 75 80 ام درس بخونم بفهمم یاد بگیرم حفظ کنم و این حرفا .دارم هندونه های رو کم میکنم از زیر بغلم. صد ساله میخوام برم آموزش رانندگی و نرفتم هنوز از قبل از حاملگی محمد حسین!!! هنوز قسمت نشده!زبان رو کلا ول کردم دیگه .الان فقط لیسانسم رو بگیرم همین .سریعم نمیرم برای ارشد. دنبالم نکردن .اگر چه حس بی خود بودن بهم دست خواهد داد ولی یکم "هیچ کاری نکردن" لازم دارم!یه هیچ کاری نکردن در سکوت صبحگاهی که بچه ها رفتن مدرسه و خونه خلوته....الانا هم این سکوته قسمتم میشه ولی همش رو میخوابم به حول و قو الهی چون همش خسته ام!قراره به جسمم هم توجه کنم مثلا برای پاهام که داره میترکه از درد یه حرکتی زدم .باید مراقبت کنم اگر زنده بودم این پا بتونه منو تا کربلا ببره ان شاااااللللله.اما وسط این شلوغ پلوغیا هی پیام بازرگانی میاد . مثل جراحی محمد علی که دو ماهه درگیر ترکشهاش هستم و نمیدونم تا کی ادامه پیدا میکنه.بحران های نوجوانی یاسمن. اختلال یادگیری محمد علی و عوض شدن پیاپی معلم هاش . پیر شدن بابا و مامانم. سرطان فائزه. دخالت ها و نامردی ها تو برخورد با بچه هام . زندگیم.کسب درآمد من خودمم!...
ما را در سایت من خودمم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9man-haal-ayande7 بازدید : 47 تاريخ : شنبه 18 آذر 1402 ساعت: 17:00

آفتابی در جهان تابید و رفت ....خیلی گشتم دنبال یه جمله یا یه بیت که هم حس فقدانم توش باشه هم ناشکری نباشه هم چرت و پرت نباشهخیلی میخواستم اینکار رو انجام بدمخیلی صبر کردم تا این کار انجام بشه9 سال صبر کردم.تمرین های سخت و کمر شکنی رو انجام دادم . تمرین های سختی که حتی فکر کردن بهش عجیب و مسخره بود! مگه میشه اصلا همچین ایده ای کار کنه؟اینکار رو کنم که چی....خورده تمرینهای 10 - 15 دقیقه ای رو که شروع کردم اما ترسام متفاوت شد . اگر بیفتم توش و در نیام چی؟ اگر غرق بشم توش چی؟ اگر حامد باهام نیاد چی؟ اگر هیچوقت برام حل نشه چی؟......و هزار هزار تا اگر های دیگه که هر کدوم فاجعه بود .تمرین من برگشتن به روز از دست دادن محمد حسین بود . برگشتن قبر کندن. کفن کردن. دفن کردن و عزا داری کردن.... همه کارهایی که باید میکردم و نکرده بودمو کار کرد ! جواب داد !!!و در نهایت سنگ!بعد از 9 سال تونستم یه سنگ قبر بذارم براشروزای عجیبی رو گذروندم. اشتباه گفتم لحظه های عجیبی....ولی آروم گرفت دلم و حدس بزن چی؟!بعد از دیدن اتفاقای توی غزه ...بچه ها نوزادا ....مادرا.... دیگه حتی به نظرم بزرگ نیست. فاجعه نیست.خون بچه من از خون اوووون همه نوزاد و کودک رنگین تر نیست.خدایا شکرت ....خدایا شکرت به خاطر مسیر رشد.پ.ن:روانشناس خوب گلی است از گلهای بهشت! از خودتون دریغ نکنین من خودمم!...
ما را در سایت من خودمم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9man-haal-ayande7 بازدید : 47 تاريخ : شنبه 18 آذر 1402 ساعت: 17:00